![]() |
تهران در انتظار 9 دی دیگر
|
![]() |
از گوشه و کنار به گوش رسیده است که پسماندهای جنبش تا به سر لجن کشیده و در انتظار خود نمایی دیگری در بهمن ماه هستند تا به افراد جدا شده از بدنه این تابوت خالی القا کنند که هنوز هم در حال نفس کشیدن هستند و دریغ از آن که این گستاخان به اصطلاح موج سبزی در نطفه خفه شده ی مزدور و جیره خوار سرویس های موساد و سیا ، سر در لجن زار آخور خود کرده اند و خبر ندارند که امت حزب الله در 9 دی و 22 بهمن سال 88 با اقتدار وصف ناشدنی این جنبش اموی را زیر خروارها خاک دفن کرده اند. از گوشه و کنار به گوش رسیده است که پسماندهای جنبش تا به سر لجن کشیده و در انتظار خود نمایی دیگری در بهمن ماه هستند تا به افراد جدا شده از بدنه این تابوت خالی القا کنند که هنوز هم در حال نفس کشیدن هستند و دریغ از آن که این گستاخان به اصطلاح موج سبزی در نطفه خفه شده ی مزدور و جیره خوار سرویس های موساد و سیا ، سر در لجن زار آخور خود کرده اند و خبر ندارند که امت حزب الله در 9 دی و 22 بهمن سال 88 با اقتدار وصف ناشدنی این جنبش اموی را زیر خروارها خاک دفن کرده اند. هامون نیوز به نقل از کلمه لازم می دانیم به مدعیان ادامه دهنده جنبش اموی این تذکر را داده که به هرگونه تحرک ، محکم ترین پاسخ دندان شکن از طرف امت حزب الله روبرو خواهند شد.
لازم می دانیم به مدعیان ادامه دهنده جنبش اموی این تذکر را داده که به هرگونه تحرک ، محکم ترین پاسخ دندان شکن از طرف امت حزب الله روبرو خواهند شد.
|
![]() |
![]() |
![]() |
منافقین هم برای کروبی برنامه دادند
|
![]() |
این روزنامه توسط فراریها و منافقین منتشر میشود و بودجه آن از سوی پارلمان هلند تامین میشود. نوشابه امیری،همسر هوشنگ اسدی سردبیر روز، در جریان تظاهرات علیه جمهوری اسلامی در برابر ساختمان سفارت در پاریس، فعالیت چشمگیری داشت / |
![]() |
![]() |
![]() |
رویارویی امت حزب ا.. با فتنه جدید جنبش سبز
|
![]() |
|
![]() |
![]() |
![]() |
مجری تلویزیون اقدامات برادرش را زیر سوال برد
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
ماجرای وعده آب و برق مجانی در اول انقلاب!
|
![]() |
برگی
در ماجرای وعده آب و برق مجانی در اول انقلاب!
|
![]() |
![]() |
![]() |
فتنه ایران جریانی غیر اسلامی و محکوم به شکست بود
|
![]() |
وآن کول استاد دانشگاه میشیگان امریکا با مقایسه به تحولات اخیر ایران ،مصر و تونس، جریان فتنه 88 را جنبشی غیر اسلامی و محکوم به شکست دانست. |
![]() |
![]() |
![]() |
مبارک:از قدرت کناره گیری می کنم
|
![]() |
به گزارش رویترز،بدنبال حضور بیشمار مردم مخالف با دولت حسنی مبارک،رییس جمهور تحت حمایت آمریکا در سخنانی که پایان تحقیر آمیزی را داشت اعلام کرد؛ پیش از انتخابات در پاییز سال جاری از قدرت کناره گیری می کند. |
![]() |
![]() |
![]() |
این بار بگذارید صهیونیست ها قاضی باشند!
|
![]() |
به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی ، سقوط حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک در مصر ، بیش از هر چیز دیگری موقعیت رژیم صهیونیستی را به مخاطره خواهد افکند. تحولات روزهای اخیر ، صهیونیست ها را به گونه ای نگران ساخته که به صراحت تاکید می کنند ، بین دمکراسی و دیکتاتوری مبارک ، آن ها گزینه دوم را به نفع خود می دانند. قطعا" با سقوط حکومت خودکامه و وابسته مبارک که مهمترین ستون سازش اعراب با اسرائیل بود ، معادلات سیاسی خاورمیانه با شدت هر چه تمام تر به ضرر رژیم تل آویو تغییر خواهد کرد. هر چند صفیر گلوله های شهید خالد اسلامبولی تا حدودی این ننگ را پاک کرد اما حکومت حسنی مبارک با حمایت آمریکا و صهیونیست ها بساط دیکتاتوری مخوفی را در مصر به راه انداخت که تا سالیان متمادی ، ملت بزرگ مصر نتوانست آن گونه که باید و شاید نقش خود را در جهان اسلام و یاری ملت فلسطین ایفا نماید. اکنون با آغاز نهضت عظیم کنونی ، مصر آماده ورود به عصر جدیدی برای ایفای نقش سازنده و تاریخی خود در جهان اسلام است تا همچون ایران اسلامی که با وقوع انقلاب از جرگه سرسپردگان غرب و حامیان اسرائیل خارج و به پرچمدار حمایت از ملت فلسطین تبدیل گردید ، مصر اسلامی نیز به حلقه ای از حلقات جبهه مقاومت در جهان اسلام تبدیل شود. |
![]() |
![]() |
![]() |
آدرس عوضی/حالا نوبت سوریه است!
|
![]() |
ر حالی که خیزش بزرگ ملت های مسلمان خاورمیانه ، تغییر رژیم های هم پیمان غرب و عضو جبهه سازش با رژیم صهیونیستی را هدف قرار داده است ، برخی رسانه های غربی و منطقه ای حامی صهیونیست ها درصددند ، این خیزش های مردمی را به کشورهای عضو جبهه مقاومت در برابر رژیم نامشروع تل آویو نظیر سوریه تعمیم دهند. در همین خصوص ، خبرگزاری آمریکایی یونایتد پرس همزمان با پوشش تظاهرات میلیونی امروز مردم مصر ، طی مقاله ای با عنوان «آیا سوریه هدف بعدی اصلاحات است؟» تلاش نموده تا بین رژیم وابسته حسنی مبارک و دولت سوریه ارتباط برقرار نموده و هر دو را در مسیر اعتراض مردمی یکسان جلوه دهد. رادیو فردا وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا نیز با ارائه یک نظر سنجی که خود بر غیر علمی بودن آن تاکید نموده ، برای دادن آدرس عوضی درباره ماهیت ضدغربی و ضداسرائیلی تحولات اخیر خاورمیانه ،از مخاطبان خود سئوال کرده است: «پس از تظاهرات دست کم صدها هزار معترض در مصر، اپوزیسیون سوریه نیز قصد دارد روز شنبه «علیه فقر، سرکوب و فساد دولتی» در دمشق راهپیمایی کند؟ آیا فکر میکنید سوریه پتانسیل تغییرات اساسی را دارد؟»! در همین رابطه سایت شبکه العربیه(که به دلیل مواضع اسرائیل پسند در جهان اسلام به العبریه مشهور شده است) با قرار دادن مصاحبه بشار اسد بین اخبار تحولات امروز مصر و راهپیمایی میلیوینی مردم قاهره ، تلاش کرد تا این گونه القا نماید که هدف بعدی اعتراضات مردمی ، کشور سوریه است. بشار اسد در این مصاحبه با تاکید بر این که سوریه ، مصر و تونس نیست ، خیزش جدید در خاورمیانه را برگرفته از الگوی انقلاب اسلامی ایران عنوان کرده است. گفتنی است طی هفته های اخیر به رغم تلاش فراوان آمریکا و هم پیمانان سازشکار منطقه ای آن بویژه مصر و عربستان برای شوراندن مردم لبنان علیه همسایه خود سوریه ، دولت ضدسوری سعد حریری چند ماه بیشتر توان ادامه حیات نیافت و چندی پیش در یک فرآیند دمکراتیک این دولت از صحنه سیاسی لبنان کنار رفت و معادله در مجلس لبنان به نفع جریان نزدیک به حزب الله و سوریه تغییر یافت. پس از این تغییر معدله دمکراتیک ، برخی رسانه های غربگرا نظیر العربیه تلاش کردند تا به زعم خود در لبنان یک حرکت اعتراضی مردمی راه اندازی کنند اما این جرکت اغتشاش گونه با کمترین استقبال از جانب مردم لبنان مواجه شد و حتی سعد حریری نیز مجبور شد از آن اعلام برائت کند. به نظر می رسد با توجه به احساس خطری که غرب و اسرائیل از تعمیم نهضت عظیم اسلامی از تونس و مصر به سایر همپیمانان آن ها نظیر عربستان ، یمن و بحرین ، می کنند ؛ رسانه های وابسته به آن ها قصد دارند با دادن آدرس عوضی ، ضمن تحریف ماهیت این خیزش اسلامی در منطقه خاورمیانه ، کانال های انحرافی در مسیر این سیل خروشان ضدغربی و ضدصهیونیستی ایجاد کنند. |
![]() |
![]() |
![]() |
پیشینه کمک 50 میلیون دلاری ابومازن به میرحسین
|
![]() |
خبر کمک 50 میلیون دلاری رئیس سازشکار تشکیلات خودگردان به میرحسین موسوی در حالی منتشر شد که پیشتر نیز اظهار نظرهای فراوانی از سوی مقامات مختلف در خصوص دریافت کمک مالی از سوی ستاد موسوی شده بود؛ کمکهایی که غالب آنها از سوی حکومتهای عرب منطقه به ستاد موسوی اعطا شده بود و علاوه بر این کمکها، دولتهای عرب منطقه واسطه بسیار خوبی برای رساندن این کمکها به جریان مخالف نظام بودند. |
محمد البرادعی، دست نشانده ایران!
|
ادعاهای مضحک لابی صهیونیستی؛
محمد البرادعی، دست نشانده ایران!
"هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هستهای ایران لاپوشانی کرده است.
![]() به گزارش گرداب به نقل از خبرگزاری آژانس یهود، "مالکولم هوئن لین"، معاون اجرایی "کنفرانس رؤسای سازمانهای عمده یهودی" ادعا کرد: «رهبر مخالفانی که از هیجانات مصری بیرون میآید عروسک ایرانی است.» "هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هستهای ایران لاپوشانی کرده است. این لابی اسرائیلی که با یک رسانه یهودی در آمریکا مصاحبه میکرد، مدعی شد: «من این واژه را به راحتی به کار نمیبرم، اما البرادعی دست نشانده ایران است.» مالکوم هوئن لین از دوستان نزدیک رؤسای جمهوری آمریکا و نخست وزیران اسرائیل به ویژه شخص آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی است که ۵۲ سازمان یهودی را در آمریکا نمایندگی میکند. کار عمده سازمان مذکور لابیگری در کاخ سفید به نفع اسرائیل است و در واقع بازوی لابی کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل یا "ایپک" در سطح دولت است. |
![]() |
![]() |
![]() |
بازگشت امام گونه رهبر اسلام گرای تونس به کشور
|
![]() |
|
![]() |
![]() |
![]() |
هافینگتن پست : سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک
|
![]() |
هافینگتن پست : سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارکهافینگتن پست طی گزارشی به مقایسه قیام مردم مصر و انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پیشبینی کرد که سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک است.
پایگاه اینترنتی "هافینگتن پست " در مقالهای با مقایسه قیام مردم مصر با انقلاب اسلامی ایران نوشت: تنها چند هفته قبل از آنکه شاه ایران در میان یک تظاهرات عظیم ملی علیه وی، کشور را برای همیشه ترک کند، از طریق تلویزیون آخرین سخنرانی خود را برای مردم انجام داد و از آنها به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی کرد. شاه ایران روز پنجم نوامبر 1978 با خواهش از مردم گفت: من صدای انقلاب شما را شنیدم. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تأیید من بهعنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد. بیائید با یکدیگر بکوشیم تا دموکراسی واقعی را در ایران بنا کنیم. من متعهد میشوم که با شما و انقلاب شما علیه فساد و بیعدالتی در ایران باشم. *وضعیت مشابه حسنی مبارک با شاه سابق ایران هماکنون حسنی مبارک رئیسجمهور مصر نیز وضعی مشابه شاه سابق ایران دارد. اما او در سخنرانی خود برای مردم عصبانی مصر از هیچ چیزی عذرخواهی نکرد. و نه تنها از چیزی کوتاه نیامد بلکه بر قدرت و صلاحیت خود تاکید کرد: دستورات من به دولت تاکید دارد که آنها به تودهها فرصتی برای ابراز دیدگاههایشان بدهند. "دولت متعهد شده است تا دستورات مرا اجرا کند و این مشخص بود که در این راه پلیس تظاهرکنندگان را کنترل کند. " "من به عنوان رئیسجمهور و با تمام قدرتی که بر اساس قانون اساسی به من واگذار شده است... " "من امروز نه فقط به عنوان رئیسجمهور کشور شما بلکه به عنوان یک شهروند مصری با شما سخن میگویم. " * قول مبارک به مردم مصر برای انجام تغییرات این گزارش میافزاید: مبارک در ادامه از عبارتی استفاده کرد که حتی برای آمریکاییها هم وحشتناک بود: من در حال اجرای اولین مسئولیتم یعنی حفظ امنیت ملی هستم. البته مبارک نیز مثل شاه ایران قول انجام تغییرات را به مردم داد. او قول داد تا به فکر مردم باشد. "من همیشه طرفدار مردم فقیر مصر خواهم بود. " "من همیشه سیاستهای دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختیهای مردم هدایت میکنم. " *فاصلهگیری مبارک از توده مردم بهخاطر سیاستهای دولت وی گزارش هافینگتنپست ادامه میدهد: مبارک در طول سخنرانی خود پشت سر هم کلماتی را به کار میبرد که تا پیش از نیز به ندرت از او شنیده میشد. کلماتی مثل "تهیدست "، "فقیر "، " افراد کم درآمد "، "بیکاری "، "ارتقای استانداردهای زندگی "، "آزادی بیان "، "بیمه درمانی "، "مسکن " و ... نویسنده گزارش ادامه میدهد: مبارک نیز مثل شاه ایران که قبرش به خاطر خودداری از به خاکسپاری در وطن، در قلب قاهره قرار دارد، در سخنرانی مهم خود نشان داد که تا چه حد به دور از مردم بوده است و از حقایق زندگی مردم و سختیهایی که بواسطه سیاستهای او بوجود آمده را حس نمیکند. * تهدیدهای مبارک علیه مردم مصر مبارک در بخشی از سخنرانیاش گفت: ما به اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود ادامه میدهیم تا یک جامعه آزاد و دموکراتیک در مصر داشته باشیم که اصول مدرن را رعایت میکند. من همیشه سیاستهای دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختیهای مردم هدایت میکنم. مشکلاتی که با آنها روبرو هستیم و اهدافی که به دنبالشان هستیم نمیتوانند از طریق خشونت و یا آشوب بدست آیند. بلکه این اهداف را تنها با گفتوگو و هوشیاری ملی و تلاشهای منسجم و خالصانه میتوان بدست آورد. گزارش هافینگتنپست با تاکید بر آنکه هیچگاه امکان نداشت که مبارک ساعت 1 بامداد برای مردم سخنرانی کند میافزاید: در نهایت تهدیدات مبارک علیه مردم اگرچه با دقت و در لفافه بیان شد اما به قدر کافی شفاف بود: بین آزادی و هرج و مرج خط واضحی وجود دارد. بنابراین همانطور که من طرفدار آزادی ابراز عقاید شهروندان هستم، به دفاع از ثبات و امنیت مصر نیز پایدار خواهم ماند. ما باید نسبت به نمونههای زیادی که اطراف ما وجود دارد و طی آنها مردم غرق در هرج و مرج شدند هوشیار و آگاه باشیم. زیرا آن افراد در نهایت هم به دموکراسی و ثبات دست نیافتند. *دخالت کشورهای خارجی در اوضاع مصر در همین حال، خیابانهای مصر همچنان مملو از جمعیت است. در حقیقت سخنرانی مبارک برای مردم مصر بیمفهوم بود و آنها همچنان دولت را به مبارزه میخوانند و حتی شب را هم در تظاهرات به سر میبرند. این گزارش حاکی است: آخرین سخنرانی شاه ایران نادیده گرفته شد. او هم تلاش میکرد تا خشمش را از نافرمانی مردم پنهان کند. مردمی که شاه فکر میکرد مالک آنهاست. هافینگتنپست در انتها با هشدار نسبت به امکان دخالت برخی کشورها در اوضاع مصر نوشت : اگر دولتهای خارجی در روند خواستههای مردم برای تغییر مسیر آیندهشان دخالت نکنند ، قطعا مبارک هم به سرنوشتی مشابه شاه ایران دچار میشود. |
![]() |
![]() |
![]() |
اعزام نیرو توسط حامی فتنه گران ایران به مصر
|
![]() |
اعزام دو بالگرد اسرائیلی برای هدف قرار دادن سران تظاهرات |
![]() |
![]() |
![]() |
جمهوری اسلامی میتواند الگوی سیاسی حکومت مصر و تونس باشد
|
![]() |
نوشته شده توسط | لینک ثابت |دوشنبه یازدهم بهمن 1389| در ساعت 15:17 | نظر بدهید |
![]() |
![]() |
![]() |
حکم اعدام دو نفر از مدیران سایتهای مستهجن صادر شد
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
تاریخ مصرف میرحسین برای سبزها به پایان رسید؛
|
![]() |
نوشته شده توسط | لینک ثابت |دوشنبه یازدهم بهمن 1389| در ساعت 15:9 | نظر بدهید |
![]() |
![]() |
![]() |
طلیعه فجر انقلاب اسلامی در خاورمیانه
|
![]() |
طلیعه فجر انقلاب اسلامی در خاورمیانه
این روزها وقتی اتفاقات کشورهای منطقه از صفحه تلویزیون پخش می شود بیشتر شبیه رؤیا و خیال می نماید. تظاهراتهای میلیونی مردمی که جان خود را کف دست گرفته تا دودمان جباران را از ریشه برکنند، آنهم در کشورهایی که سالیان سال مردم به ظلم و ستم حاکمان خودکامه خو گرفته و کمتر از خود ابراز مخالفت نشان میدادند. البته در این بین نباید توجیهات مذهبی علمای درباری که آیه «أَطیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُول وأُولی الأَمْرِ مِنْکُمْ» را به تبعیت ازهر حاکم فاسق و جائری تفسیر میکردند و با این ابزار زبان اعتراض مردم را بر تباهی حاکمیت میبریدند، نادیده گرفت. جرقه این انقلاب عظیم از خودسازی یک جوان تونسی در مقابل پارلمان این کشور وعدم توجه دولت این کشور آغاز شد. این رویداد آغازی بود تا به یکباره رودهای خروشان مردم خشمگین از گوشه و کنار شهرها به راه افتاده و جمعیتی
«نه غزه؛ نه لبنان؛ جانم فدای ایران» این شعاری بود که سال گذشته در روز جهانی قدس، توسط جماعت حامی میرحسین موسوی در خیابان کریمخان سر داده شد؛ افرادی که به دلیل حضور پرشور و گسترده مردم در مسیر همیشگی راهپیمایی یعنی خیابان انقلاب، به میدان هفت تیر رفته بودند تا بلکه آنجا بتوانند فارغ از اعتراض مردم، دست به ساختارشکنی بزنند. اگرچه مردم در روز قدس ۸۸ هم مانند هز سال، شعارهای خود را متوجه رژیم صهیونیستی و بزرگترین پشتیبان و حامی آن کرده بودند اما رسانههای غربی و مخالف جمهوری اسلامی ایران ترجیح دادند تا به جای پوشش شعارهای مردم، به تبلیغ شعارهای همین جماعت بدهند و آنان را نماینده مردم ایران معرفی کنند. اصلیترین شعاری که توسط این افراد سر داده شد، چیزی بود که صراحتا برخلاف آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و فلسفه روز جهانی قدس بود؛ شعاری که چند روز پیش از روز جهانی قدس توسط سایت رسمی وزارت امور خارجه اسرائیل توصیه شد و تلویزیون دولتی آمریکا هم از تحقق آن در روز موعود خبر داد. اگرچه اندک بودن افرادی که این شعار را سر دادند و واکنش مردم نسبت به این اقدام ساختارشکنانه سبب شد تا سران این جریان هم متوجه اشتباه تاکتیکی خود در عریان کردن مواضع پنهان و ضدانقلابی خود شوند اما در روزهای اخیر مسالهای از سوی رسانههای معتبر بینالمللی مطرح شده که میتواند زمینه را برای فرو افتادن پرده از پشت صحنه هدایت و تحریک آشوبگران به سر دادن این شعار فراهم کند. روز گذشته شبکه تلویزیونی «الجزیره» اسناد همکاری تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی برای تضعیف جنبش حماس را به وسیله حمایت و هدایت آشوبگران ایرانی افشا کرد. این اسناد نشان میدهند که «صائب عریقات» مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در گفتوگو با «جمیز جونز» مشاور امنیت ملی آمریکا در دوازدهم اکتبر سال ۲۰۰۹ تصریح کرده است: «محمود عباس برای همراه کردن جریانی در ایران که حامی سازش با اسرائیل بودند، یک تاجر فلسطینی را راضی کرد تا پنجاه میلیون دلار برای راه اندازی یک شبکه رادیویی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران یعنی میرحسین موسوی پرداخت کند.» افشای این سند در حالی صورت گرفته است که «آیتالله جنتی» دبیر شورای نگهبان قانون اساسی مرداد ماه سال جاری در خطبههای نمازجمعه تهران خبر داد سران فتنه یک میلیارد دلار با واسطه برخی کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی برای براندازی نظام دریافت کردهاند. این اظهارات اگرچه در آن زمان با واکنش جریان رسانهای فتنه مواجه شد و آنها تلاش کردند افشاگری دبیر شورای نگهبان را مخدوش کنند اما افشاگری اخیر الجزیره حکایت از صحت این مدعا دارد. از سوی دیگر، مواضع میرحسین موسوی در دوران تبلیغات انتخاباتی میتواند یکی از دلایل اثبات حمایت رسمی و صریح جریانات ضد جنبش مقاومت فلسطین از وی باشد. آقای موسوی در مناظره تلویزیونی با دکتر احمدینژاد در روزهای قبل از انتخابات دهم از اینکه رئیسجمهور موضوع هولوکاست را مطرح کرده بود، انتقاد کرد. این در حالی بود که موضوع هولوکاست یکی از نقاط اصلی آسیبپذیری رژیم صهیونیستی بود و در اثر طرح سؤالاتی منطق در این زمینه و فلسفه تشکیل رژیم جعلی اسرائیل از سوی احمدینژاد، مشروعیت این رژیم در افکار عمومی و نخبگان جهان با تردیدهای جدیتری مواجه شد. در همین راستا است که فعالان سیاسی معتقدند با گذشت زمان، پست پرده بسیاری از وقایع سال گذشته مشخص خواهد شد؛ وقایعی که ابتدا با نام حمایت از انتخابات آزاد و احترام به رای مردم آغاز شد ولی در نهایت به هتک حرمت مقدسات دینی و ملی مردم ایران رسید. داریوش همایون در 15 سالگی، در 21 بهمن 1322 به انجمن نیمهمخفی و زیرزمینی «انتقام» پیوست. داریوش در سال 1326، هنگام تشکیل حزب اسلامستیز و باستانگرای «پانایرانیست»، که با رکن 2 ستاد ارتش شاهنشاهی ارتباط داشت، جزو موسسان آن بود. وی در سال 1327 میانهاش با پانایرانیستها، به هم خورد و به «انجمن هنری جامجم» پیوست ولی پس از آنکه نتوانست با رهبران این انجمن، «ضیاء مدرس» و «شاپور زندنیا» سازگاری نشان دهد، با بهبود روابط با اعضای مکتب پانایرانیست، مجددا با یک چرخش سریع، به این مکتب پیوست. سال 1329، شاهد تاسیس تشکل کوچکی با نام «گروه نجات ملی» بود که داریوش همایون، در آن هم عضویت یافت! وی در دوره دانشجویی که مقارن با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران بود، در ابتدای سال 1330 عضو حزب تازهتاسیس سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا) شد که دارای عقاید افراطی «ناسیونالیستی – فاشیستی» بود . این حزب وابسته به حزب توده مانند حزب فاشیست نازی آلمان عقایدی افراطی منحای عقاید ضد یهود، داشت. همین داریوش همایون که بعد از انقلاب داعیهدار آزادی بوده است، هنگام عضویت در حزب تندرو «سومکا»، در برخورد با مردم عادیای که با این حزب مخالف بودند و اعضای سایر احزابی که مشی سیاسی این حزب فاشیستی را برنمیتابیدند، با چوب و چماق و زنجیر و دشنه و قمه مانند اراذل و اوباش به جان آنها میافتاد. همایون که یکی از اعضای سومکا بود، به عنوان فردی «لمپن» و «شرور» با شعار «خدا، شاه، میهن» بهروي مردم چاقو میکشید! تمام انجمنها و احزابی که نام بردیم، با الگوبرداری از احزاب نازیستی و فاشیستی اروپا و تحت پوشش ملیگرایی و وطنپرستی افراطی به عرصه ظهور آمدند و جالب آنکه ملغمهای از ناسیونالیسم افراطی و ناسنجیده، ناپختگی سیاسی و مشی انتقادی شدید نسبت به اسلام و علما و مروجان دینی، موجب گردهم آمدن اعضای آنها میشد که البته داریوش همایون، عضویت در تمام این تشکلها را آزمود. از این جهت که داریوش همایون با عضویت در تمام این احزاب و انجمن های افراطی و چاقو کش بوده و هیچ کدام نتوانستند نظر مردم را جلب کنند و برای میهن کمکی باشند، و داریوش همایون مدتی پس از عضویت از آنها کناره می گرفت، باید زندگی پر تجربه و فعالیت های سیاسی او را مرور کرد تا به این پرسش پاسخ دهیم که همایون چگونه پس از عضویت در این همه حزب و دسته ، سرانجام از دربار شاه و وزارت فرهنگ شاه سر در آورد. همایون در دوره ای که در دانشگاه هاروارد دانشجوی دوره دکترای تخصصی بوده، و به قول خودش در کلاس درس بزرگانی مانند هانتینگتون حضور داشته، مورد توجه آمریکایی ها بوده است و بعد از بازگشت به ایران، از سوی بسیاری از وزارت خانه ها و ادارات و شرکت ها دعوت به کار می شود و این روند نشان می دهد کسی که روزگاری نمونه خوان روزنامه اطلاعات و کیهان بوده، چگونه پس از عضویت در احزاب و سفر به آمریکا، به عضویت احزاب دولتی و شاهنشاهی و وزارت فرهنگ در می آید. وی، از همان دوران جوانی با بیگانگان و اجانب از سویی و با ارکان قدرت و حکومت پهلوی از سوی دیگر مرتبط بود. جاهطلبی داریوش همایون، فرصت مغتنمی را براي دستگاههای جاسوسی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا و انگلستان به وجود آورد که از همان دوران شباب، وی را در راستای مقاصد خود، مورد بهرهبرداری قرار دهند. وی در سال 1328، با انتشار مجله هنری «جام جم» فعالیت مطبوعاتی خویش را در کنار فعالیتهای سیاسی و حزبی آغاز کرد. همایون در اوایل دهه 30 به عنوان نمونهخوان به روزنامه اطلاعات پیوست و پس از مدتی در سال 34، خبرنگار سیاسی این روزنامه شد و مدتی بعد به سرویس خارجی و بین الملل روزنامه انتقال یافت. وی به عنوان یک «روزنامهنگار قلم به مزد»، از طریق کسی که وی را وارد حرفه مطبوعاتی کرده بود ـ علی جواهرکلام ـ با شبکه عنکبوتی «بدامن» آشنا شد و به سرعت تبدیل به یکی از فعالترین عناصر این شبکه جاسوسیـ مطبوعاتی شد. 3 وظیفه اصلی این شبکه که همه فعالیتهای مطبوعاتی دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 ـ که به دست سرلشکر زاهدی، پدرزن آتی همایون، انجام شد ـ را کنترل میکرد: 1- تثبیت رسانهای حکومت کودتایی محمدرضا، 2- ایجاد هراس از سلطه کمونیستها بر ایران و 3- ایجاد محبوبیت برای آمریکا و کشاندن نشریات به مسیر مورد نظر ایالات متحده بود. خوشخدمتیهای داریوش همایون در شبکه عنکبوتی بدامن موجب شد، آمریکا روی وی به عنوان مهرهای قابل اعتماد حساب باز کند. داریوش به توصیه مستقیم واشنگتن، در سال 39 به عنوان رئیس سازمان کتابهای جیبی منصوب شد تا در 32 سالگی بالاخره به آرزوی دیرینش، «ریاست» برسد. وی سپس در سال 41 با گسترش دامنه فعالیت انتشاراتی این سازمان با ادغام آن با چند ناشر، سرپرست انتشارات «فرانکلین» شد. او که دیگر راههای صعود به مناصب بالا را فراگرفته و فهمیده بود بایستی برای پیشرفت به انجمنهای فراماسونری بپیوندد، این راه را برگزید. داریوش همایون به عنوان یکی از مهرههای مطبوعاتی رژیم، جزو ماموران تاسیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود که در همه دورههای آن عضو هیات مدیره این سندیکا بود و حتی یک بار بهعنوان دبیر این سندیکا، فعالیت کرد. روابط صمیمانهای که وی با فراماسونها، انجمن بازرگانان کلیمی و آژانس یهود ایران برقرار کرده بود و خدماتی که به آنها ارائه کرد، موجب شد در اواسط دهه 40 زمانی که یهودیان صهیونیست ایران قصد داشتند امتیاز روزنامه خود، «آیندگان» را از دکتر حسین اهری، عضو موسس کلوب روتاری، از فراماسونهای برجسته ایران و دارای رتبه «استاد ارجمند» فراماسونری، منتقل کنند، آن را به داریوش همایون انتقال دادند. جالب آنکه سردبیر روزنامه آیندگان نیز با انتصاب همایون، مسعود بهنود – ضد انقلاب مقیم لندن – بود. گفته می شود که در سال های 44 تا 46 همایون روی روزنامه آیندگان متمرکز می شود و موفق می شود که امتیاز روزنامه را صاحب شود. یکی از این مطالب که توسط تیم هویدا تهیه و تنظیم شد و خود به عنوان یکی از عوامل مهم در شعله ور شدن مبارزات انقلاب اسلامی مطرح بوده است و نیز نقطه عطفی در اعتراض های مردمی و شهرهای مذهبی کشور به شمار می رفت، نامه معروفی است که در روزنامه اطلاعات در سال 56 توسط این شخص و با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر شد. همان موقع آیت الله دستغیب که از این موضوع به خشم آمده بود در یکی از منبرهای خود او را «احمق نارشید مطلق» لقب می دهد. در این نوشته که اعتراضات وسیعی را در شهر قم، تبریز، مشهد و به تدریج شهرهای دیگر به همراه داشت، به مرجع تقلید زمان و رهبر نهضت انقلاب اسلامی، امام خمینی اهانت شده بود. گفته می شود این نامه از سوی دربار و از سوی هویدا در چهار پاکت دربسته و مهر و موم شده، به دست داریوش همایون وزیر فرهنگ وقت می رسد. داریوش همایون نیز خبرنگاران چهار روزنامه آن زمان یعنی کیهان، اطلاعات، رستاخیر و آیندگان را که در محل حاضر بودند، فرا خوانده و نامه را به سردبیران روزنامه ها می دهد. مدتی بعد در پی اعتراضات مردمی و شکل گیری موج انقلاب، شاه دستور می دهد تا برخی چهره های شاخص رژیم پهلوی از جمله هویدا و داریوش همایون دستگیر و روانه زندان شوند. اما داریوش همایون در زندان آشکار می کند که خیانت و چاپ نامه توهین آمیز به امام از طریق هویدا مدیریت شده و او تنها نامه ها رابه روزنامه ها انتقال داده است و از آن جا که مخالف سانسور مطبوعات بوده، متن نامه را مشاهده نکرده و اختیار را به سردبیران روزنامه ها داده است! داریوش همایون و یکی از خبرنگاران روزنامه ها از جمله شهرام همایون خبرنگار وقت روزنامه آیندگان و مدیر فعلی شبکه ماهواره ای و ضد انقلاب کانال یک، بعدها در اظهارات خود اعلام کردند که داریوش همایون نامه ها را باز نکرده و تنها کار انتقال نامه به روزنامه ها را انجام داده و از مفاد و متن نامه آگاه نبوده است. ادعایی که بیشتر به یک طنز شبیه است. به این ترتیب، نامه توهین آمیز با امضای رشیدی مطلق به روزنامه ها می رسد. مدیر روزنامه کیهان، زیر بار چاپ نامه نمی رود و با این عنوان که این نامه مشکل ساز خواهد شد و مملکت را به هم می ریزد از چاپ نامه خودداری می کند. روزنامه آیندگان نیز که در سال 1346 توسط داریوش همایون تاسیس شده بود، به همین شکل عمل کرده و معاون سردبیر روزنامه آیندگان با این لحن که ما نارنجک زیر مملکت نمی گذاریم، نامه را به سطل آشغال می اندازد. روزنامه رستاخیز نیز با این که به دربار وابسته بود از ترس خروش مردم، نامه را چاپ نمی کند. اما سردبیر وقت روزنامه اطلاعات برای خود شیرینی، نامه را چاپ کرد. انتشار نامه همان و اعتراضات گسترده مردم غیور ایران هم همان. انتشار این نامه باعث شد که مردم ایران در تظاهراتی به مانند سیل خروشان دستگاه شاهنشاهی را در هم بکوبند. بنابراین گزارش روزنامه صهيونيستي هاآرتص در مقالهاي به قلم آنوري، نويسنده شاخص اين روزنامه و رسانههاي مختلف در جهان، رژيم صهيونيستي را به تمسخر گرفت و با محور قرار دادن «مسيح» (منجي مورد نظر يهوديان جهان) نوشت: اگر مسيح هم پاي به اسرائيل (فلسطين اشغالي) بگذارد، ديپورت خواهد شد و برايش برگه هويت صادر نخواهد شد؛ بلکه او را بازداشت و به اتاق بازجويي خواهند برد. وی ادامه داد: تنها با بصیرتافزایی است که مسلمانان و جهان اسلام میتوانند جلوی استکبار و به ویژه آمریکا را بگیرند. این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: فتنه سال 88 در مبحث عملیات بصیرتی برای نظام ثمرات زیادی داشت. طائب بیان داشت: همان دفاعی که مردم طی هشت سال در جنگ تحمیلی در برابر تمام دنیا انجام دادند این بار در میدان جنگ نرم طی هشت ماه در مقابل همان هجمه از دشمنان انجام دادند. وی با اشاره به سخنان رهبری مبنی بر "واکسینه شدن نظام " پس از حوادث پس از انتخابات اظهار داشت: دیگر هیچ فردی نمیتواند ملت را به بازی بگیرد چرا که ملت به بصیرت رسیده است. به گفته طائب، بیداری ملتهایی همانند فلسطین و لبنان در قالب حماس و حزبالله از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی در جنگ هشت ساله دانست و افزود: انقلاب مردم تونس و سقوط کابینه "سعد حریری " نیز نتیجه بیداری مردم منطقه است. این استاد حوزه و دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: باید در داخل کشور نیز دو کار اساسی انجام داد که یکی از آنها تبیین تفکر فتنه و اهداف سران آن برای مردم است. طائب با اشاره به اظهارات هاشمی در دیدار با یکی از آشنایان خود عنوان داشت: به قول هاشمی رفسنجانی اگر نهضت سبز موفق میشد دیکتاتوری بیسابقهتری از استبداد 50 ساله در ایران حاکم میشد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه در طراحی جنگ نرم علیه نظام توانایی بسیار بالایی هزینه شده است، اضافه کرد: طراحی این جنگ از عهده کسانی همانند میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی که در فتنه 88 به عنوان عروسکهای خیمه شببازی ایفای نقش میکردند، بر نمیآید. وی افزود: غرب همانند جنگ هشت ساله در جنگ نرم نیز تمام دار و ندار خود را به کار گرفت فارغ از اینکه رهبری در مدت زمان کوتاهی ناتوی فرهنگی آنها را مچاله کرد. طائب ادامه داد: کسانی مثل هاشمی رفسنجانی در جنگ نرم نه عامل بودند و نه طراح بلکه مشکل آنها تنها این بود که "نمیفهمیدند ". آقای هاشمی باید بداند که مردم روحانیت را تنها به دلیل حمایت از دین و پیامبر اکرم (ص) قبول دارند. این استاد حوزه و دانشگاه افزود: آقای هاشمی باید به فرزندان خود نگاه کند که به چه کسانی پناه آوردهاند، مگر نیست که در اسلام هجرت به بلاد کفر مسئله دارد. وی تصریح کرد که اگر پیرامون هاشمی تغییر یابد وی به خط برمیگردد. طائب ادامه داد: مشائی در کنار احمدینژاد در حکم بهزاد نبوی در کنار رجائی است اما مشائی فرقهایی با بهزاد نبوی دارد چراکه وی نه زیرکی نبوی را دارد و نه امکانات و تیم او را. طائب با بیان اینکه احمدینژاد فردی هوشیار است، ابراز داشت: مشائی در کابینه مانده که به آقای احمدینژاد خط بدهد اما احمدینژاد زیرکتر از آن است و هر چه را که به مصالح نظام باشد، انجام میدهد. وی با بیان اینکه هدف مشایی نیز خدمتگزاری به نظام است، تصریح کرد: مشائی نمیتواند تهدیدی به حساب آید، تنها دخالتهای وی در عزل و نصبها کمی نگرانکننده است. این استاد حوزه و دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه نوع برخورد کنونی با سران فتنه بهترین نوع برخورد است، ابراز داشت: کسانی همانند کروبی که در حال حاضر «رمی جمرات» مردم شدهاند و هیچ تهدیدی برای نظام به شمار نمیروند. طائب گفت: مردم در انتخابات بعدی دنبال کسی میگردند که راه احمدینژاد را بهتر از خود وی ادامه دهد و از همین روست که پیشبینی میشود انتخابات آینده رقابت تمام و کمال و پرشور صرفا اصولگرایی باشد چرا که طیف مخالف کاملا به پایان عمر سیاسی خود رسید.
کلمه: انسانها همواره در معرض خطای در قضاوت هستند. گاهی این خطاها از ضعفهای تحقیقی و تدقیقی شخص قضاوت کننده یا حب و بغضهای او ناشی میشود، گاهی از فریب کاری و دغل بازی و نفاق کسی که دربارهٔ او قضاوت میکنند و گاهی هم از کمبود اسناد و مدارک. برخوردهای رژیم و حوزه از سال ۴۰ به بعدبرای روشن شدن فضای زمانی تهیه آن اسناد باید گفت وقتی در سال ۴۰ آیت الله العظمی بروجردی رحلت فرمودند، رژیم گمان کرد حوزه دیگر قدرت چندانی برای مقابله با اقدامات او نخواهد داشت و لذا شروع به اقدامات مختلف در حوزههای متعدد طبق میل و ملاکهای خود کرد که اولین تقابلش با روحانیت بیدار (و در رأس آنها امام خمینی) در جریان تصویبنامهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی به وجودآمد که در آن ماجرا به دلیل بصیرت و ایستادگی محکم امام، رژیم مجبور به عقب نشینی شد. شبکه ایران: اصرار نمایندگان مجلس بر نظر خود در مقابل ایرادات شورای نگهبان و ارجاع موادی از برنامه پنجم توسعه به مجمع تشخیص مصلحت نظام گرچه به خودی خود انتقادات بسیاری را به دنبال داشت؛ چرا که مواردی از جمله مصوبه جنجالی مجلس درباره بانک مرکزی علیرغم مخالفت صریح با قانون اساسی با اصرار نمایندگان مواجه شد اما در مقابل بسیاری از نمایندگان با ابراز نگرانی از این رویه اظهار امیدواری میکردند که مجمع تشخیص مصلحت نظام درخصوص ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی با جهتگیری غیرکارشناسی و خلاف اصول قانون اساسی تصمیم نگیرد. اما خلاف انتظار حقوقدانان، بخشی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی، مجمع تشخیص در جریان بررسی این لایحه، ابتدا به سمت تغییر اصول قانون اساسی و کاهش اختیارات رئیس جمهور گام برداشت و حتی "برخی اعضای ذی نفوذ" آن به تذکری که گفته شد از سوی رهبر معظم انقلاب داده شده، به بهانه هایی توجه نکردند. البته نامه رسمی رهبر معظم انقلاب به مجمع تشخیص از ادامه این روند مخاطره آمیز جلوگیری کرد. در همین راستا، نشریه "9 دی" در شماره امروز خود در گزارشی به نقل از علیاصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس به بیان ناگفته هایی درباره جلسه اخیر مجمع تشخیص پرداخته است. آقای زارعی سخنان خود را براساس گفتوگویی که با برخی از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته، بیان کرده است. وی در این باره می گوید: بهانهجویی در مجمع تشخیص مصلحت در نشست روز سه شنبه موضوع اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان در دستور کار قرار گرفت. مجلس شورای اسلامی بر معرفی رئیس بانک مرکزی توسط رئیسجمهور و رأی اعتماد نمایندگان تأکید داشت و شورای نگهبان این کار را برخلاف قانون اساسی میدانست. قبل از طرح موضوع، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام قصد داشت نظری که از سوی دفتر رهبر انقلاب به ایشان ابلاغ شده بود را اعلام نماید که متأسفانه با بهانهجویی برخی از اعضای ذینفوذ مجمع تشخیص و از جمله رئیس مجمع و رئیس مجلس مواجه میشود تا جایی که اعلام میکنند در این خصوص اطلاعات کافی دارند و نیازی به طرح آن نیست! نقض آئیننامه داخلی مجلس توسط رئیس مجلس از آنجا که مشروح این مذاکرات به صورت عمومی منتشر نشده، به نظر میرسد که لازم است مشروح مذاکرات این دو جلسه در اختیار عموم قرار گیرد. در عین حال اکنون چند ابهام در افکار عمومی مطرح است که شاید پاسخگویی به آنها برخی از نکات را برطرف سازد: انتظار از رئیس مجلس 5- رئیس محترم مجلس در جلسه غیررسمی و غیرعلنی سه شنبه هفته گذشته، گزارشی از مذاکرات مجمع ت شخیص ارائه داد، هر چند این گزارش جامع و کامل نبود اما انتظار میرفت که مطالب گفته شده دقیق باشدکه متأسفانه چنین عنوان شد که رهبری انقلاب موضوع تعیین رئیس بانک مرکزی را به عنوان یک معضل به مجمع ارائه دادهاند در حالی که در مصاحبه دبیر مجمع تشخیص نظام به صراحت عنوان شده که رهبری انقلاب در خصوص نحوه تعیین رئیس بانک مرکزی، تعیین تکلیف کردند و بخشهای دیگر برای ارائه نظر کارشناسی و مشورتی به مجمع ارجاع شده. انتظار این است که مجموع اطلاعاتی که به نمایندگان ارائه میشود، کامل، دقیق و صحیح باشد تا... یک سوال از برخی افراد متنفذ مجمع 6- اگر این اخبار درست باشد- که ظاهراً هست- این نکته مطرح میشود که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شأنیت و جایگاهی غیر از قرار گرفتن در ذیل سایه ولایت فقیه ندارد. با این حساب به چه دلیل برخی از افراد متنفذ در مجمع تشخیص علیرغم علم واطلاع از نظر رهبری، بر طراحی برای به کرسی نشاندن نظر خود و خبری کردن آن اصرار داشتهاند؟ آیا این رفتار با شعار قانونگرایی و تبعیت از ولایت فقیه که دائماً از سوی آنها سر داده میشود، سازگار است؟ آیا این اقدام با تأخیر چندروزه احمدینژاد درخصوص عمل به مرقومه رهبری در خصوص تغییر معاون اول- که ما نیز در آن ایام انتقاد جدی به آن داشتیم- قابل مقایسه است! معصومه قمی (مسیح علینژاد) در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، با اشاره به فروش کم کتاب خود و واکنش رسانههای ایرانی، تمامی دوستان سابق خود که به عنوان اپوزیسیون در خارج از کشور مشغول به فعالیت هستند را به دشمنی با خود متهم کرده و علت عدم استقبال از کتابش را کارشکنی آنان عنوان کرده است. هامون نیوز به نقل از ایران عدم استقبال از کتاب یک روزنامهنگار سابق نشریات اصلاحطلب که درباره حوادث سال گذشته نوشته شده و سبب شده بود تا رسانههای وابسته به جریان مخالف نظام ایران دست به تبلیغات گسترده درباره آن بزنند تا فروش آن را بالا ببرند، صدای خود نویسنده را هم درآورد. معصومه قمی (مسیح علینژاد) در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، با اشاره به فروش کم کتاب خود و واکنش رسانههای ایرانی، تمامی دوستان سابق خود که به عنوان اپوزیسیون در خارج از کشور مشغول به فعالیت هستند را به دشمنی با خود متهم کرده و علت عدم استقبال از کتابش را کارشکنی آنان عنوان کرده است. خانم قمی با اشاره به خبر شبکه ایران درباره عدم استقبال از رمانش، نوشته است: تعارف که نداریم، من نویسندهام و زندگیام از راه فروش کتابهایم میگذرد. واقعیت دیگر هم همین است که اتفاقا همان بخشی از همکارانم که شما با استناد به سخنان آنها سبک نوشتههای مرا دخترانه و سانتیمانتال و چه و چه معرفی کردهاید، کمکِ چندانی برای تبلیغ کتابم نکردهاند. وی همچنین استفاده سایتهای خبری از نام اصلی وی به جای نام مستعاری که برای خود انتخاب کرده، آن را نشانه توهین به خود! دانسته و نوشته است: مهمتر از همه آنکه در میان ایرانیان خارج از کشور اتفاقا هستند افرادی که دقیقا به همین سبک و سیاق شما مرا مورد نکوهش قرار میدهند و خیلی هم از یک نویسنده با کلاه عجیب و غریب خوششان نمیآید و اتفاقا آنها هم مرا به نام «معصومه قمی» مورد خطاب قرار میدهند. معصومه قمی در پایان هم ضمن اذعان به فروش بسیار پایین کتابش، با اعتماد به نفس بالایی اظهار داشته است: رمان قرار سبز در یک چنین فضایی اتفاقا خیلی هم خوب فروش رفته است. گفتنی است چند ماه پیش، خانم قمی اعلام کرد که دست به انتشار یک رمان تخیلی درباره آشوبهای سال گذشته با عنوان «قرار سبز» زده است. انتشار این کتاب در اروپا و آمریکا درحالی آغاز شد که وی سال گذشته و چند روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به خارج از کشور رفت و اصلا در جریان آشوبهای خیابانی حضور مستقیم نداشته است؛ مسالهای که به گفته خود وی، این رمان را تبدیل به یک رمان تخیلی و غیرواقعی کرده است. داشتن بصیرت و تشخیص نفاق در عملکرد سالوسان و دغلبازان، امر مهمّی است که غفلت از آن ضربات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت. این موضوع حساس در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران و به خصوص در دهه ی اوّل آن، از اهمیّت بسیار بالایی برخوردار بوده و هست. برافتادن پرده ی نفاق از برخی چهره ها در سال های اخیر و تحقق پیش بینی های علمداران بصیرت در سال های اولیّه ی انقلاب از یک سو، و عکس العمل خواص بی بصیرت از سویی دیگر، اهمیّت این موضوع را دوچندان می کند. فتنه ی سال 88 از جمله مسائلی بود که طی آن، پیش بینی های دقیق دیده بانان با بصیرتی همچون شهید دکتر سیّد حسن آیت و شهید دکتر عبدالحمید دیالمه در مورد برخی از عوامل فتنه به وقوع پیوست. و از طرف دیگر این فتنه موجب گشوده شدن برخی پرونده های مرموز آن سالها شد که در این نوشته مروری اجمالی خواهیم داشت بر یکی از آنها: علمداران بصیرت و هشدارشان درباره میرحسین موسویمیرحسین موسوی و زهرا رهنورد از جمله افرادی بودند که چهره ی حقیقی آنان در همان سال های ابتدایی پیروزی انقلاب برای این شهیدان بزرگوار آشکار شده بود و با توجّه به اسنادی که جمع آوری نموده بودند، درباره ی آنان به افشاگری می پرداختند. امّا بالا بودن میزان نفاق آنان و ساده انگاری نیروهای انقلابی سبب شد تا به این هشدارها توجه زیادی نشود. میزان سنجش افراد برای شخصیتی چون شهید دیالمه، فقط در داشتن سابقه مبارزاتی و عضویت در گروه های خط امامی از جمله حزب جمهوری اسلامی، خلاصه نمی شد بلکه مهم برای او مبانی اعتقادی افراد بود. به همین دلیل وقتی در روزنامه جمهوری اسلامی که ارگان حزب جمهوری بود ردپای انحراف را تشخیص داد به طور رسمی و بدون در نظر گرفتن تعارفات سیاسی و مصلحت های غیر شرعی انتقاد کرد و بارها به حضور برخی عناصر در حزب اعتراض نمود. البته انتقادات او ساخته و پرداخته بازی های سیاسی نبود، بلکه چون تقوا را سرلوحه اعمال و گفتار خویش قرار داده بود، برای همه مخالفت هایش استدلال های مستند و منطقی داشت. متن زیربخشی از آخرین سخنرانی شهید دیالمه است که تنها سه روز پیش از شهادتش ایراد نموده بود: آخرین سخنرانی شهید دیالمه «همین الان هم هزاران نفر داد می زنند ولی به دلیل اینکه معروف نیستند کسی حرفشان را گوش نمی کند. زمان بنی صدر هم ما می گفتیم ولی کسی حرفمان را گوش نمی کرد. الان هم من صلاح نمی دانم طرح کردن افرادی را که معتقدم این سیستم فکری را در جامعه پیاده می کنند و الا اگر صلاح بدانم هیچ وقت تابع جو نمی شوم. همانطور که آن زمان افرادی با شیوه فکری ما مخالف بودند وهمه می گفتند که این مطالب را نباید بگویی. معتقد بودم که درست است و گفتم و مراحل بعدش را هم ادامه دادم. الان هم بحمدالله به جایی رسید که امام آنچه را که یکسال در درون خودش نگه داشته بود بیان کرد. یعنی اینها اعمالی انجام دادند که دیگر کاسه صبر او را هم لبریز کردند. او که فکر می کرد هرلحظه بتواند آنها را درست کند، احساس کرد که اینها دیگر به هیچ صراطی مستقیم نیستند. ما که کم تحمل تر بودیم و بار اعتقادی و ایمانی و فکریمان کمتر بود، زودتر به جوش و خروش می آمدیم و بیشتر سر و صدا می کردیم. امام که صبر و تحمل و ایمان و اعتقاد و اتصال به معنویتشان بیشتر بود، توانست یکسال تحمل بکند و بیان نکند. حالا اگر دقت کرده باشید می بینید همینطور که جلو می رود، دارد جاده را صاف تر میکند. اگر همین صحبت دیروز ایشان را گوش کنید، می بینید خیلی راحت و مستقیم گفته است که نیروی خارجی این برنامه را حمایت می کند. این مطلب را از مضمون کلام خیلی خوب متوجه می شوید. اگر مذاکرات بنی صدر را با کارتر و غیره خوانده باشید، می بینید چه نوع مذاکرات و معاملاتی بر سر گروگان ها کرده اند. در عین حال اینها چهره هایی هستند که در مراحل مختلف روشن می شوند. اگر من امروز اسم نمی برم به دلیل این است که صلاح نمی دانم. اما شما هر چه که از صحبت من می فهمید آن را برای خود نگه دارید و اگر صلاح دانستید بگویید. اما من صلاح نمی دانم که بسیاری از مسایل را در شرایط فعلی طرح بکنم. به این دلیل که افراد به جای اینکه به دنبال طرز تفکر بروند، به دنبال شخصیتها می روند. افشاگری درباره میرحسین یکی از نمونه هایش را که می توانم به شما میگویم و آن هم آقای موسوی است. سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی. اعتقادم بر این است که خط فکری او، خط فکری جنبش مسلمانان مبارز و پیمان است. البته نمی خواهم بگویم عضو آن سازمان است ولی خط فکریش همان است و اگر رجوع بکنید به روزنامه می بینید که در خیلی از جاها این خط مشی را طی می کند. اینها را من از دید حزب نمی بینم. بلکه من اینها را فقط از پایگاه ایشان می بینم. والا هیچکدام از اینها را نه به حساب حزب می گذارم و نه به حساب سران حزب میگذارم و نه به عنوان نیروهای مخلص و معتقد و مومنی که درون حزب هستند. بلکه شخصاً به حساب خود ایشان می گذارم. واگر در اینجا می گویم به این دلیل است که مکرر در جلسات حزب گفتم و ضبط هم شده و اگر نوارش را از بین نبرده باشند، دارند. موضعگیری های روزنامه در بعضی از موارد، کم وبیش موضعگیری های روزنامه امت [ارگان جنبش مسلمانان مبارز] است. به عنوان مثال برای مصدق مطلب چاپ می کند اما حتی یک خط، خوب دقت کنید، حتی یک خط در مورد آیت الله کاشانی نمی نویسد. بروید روزنامه های آن زمان را ببینید. اگر شما یک خط در روزنامه، قبل ازسالگرد آیت الله کاشانی، بعد از سالگرد آیت الله کاشانی از این روزنامه آوردید من اسمم را عوض می کنم. بعد از اینکه آقای فلسفی در نماز جمعه بر علیه مصدق صحبت کرد، مقاله علیه آقای فلسفی را کدام روزنامه نوشت؟ روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان خیابان مصدق. سرمقاله ای نوشت به اسم خیابان مصدق و شدیداً آن را کوبید به این بهانه که اینها اختلاف انگیز است. یک شب که من درحزب صحبت کردم و این موارد را گفتم، بعد از من آقای موسوی آمد از خودش دفاع کند. گفت: ما اینها را نمی پذیریم به دلیل اینکه ما نمی خواهیم شیوه های آناکرونیستیکی را در ایران دوباره ایجاد کنیم. البته لفظ را اشتباه به کار می برد، ولی من آن برداشتی را که او از این لغت داشت حالا می گویم و الّا معنایش این نیست. برداشتش این بود که شیوه های آناکرونیستیکی یعنی اینکه ما یک چیزی را که در تاریخ اتفاق افتاده مجدداً بیاییم تطبیق کنیم بر تاریخ فعلی. مثلاً اگر یک کاشانی و مصدقی آن زمان بوده، حالا بیاییم الان هم یک مصدق وکاشانی طراحی کنیم. برداشتش از این لغت این بود. اخیراً که امام در مورد مصدق این صحبت ها را کرد و گفت که او هم مسلم نبود و اینها تفاله های او هستند و حتی امام در صحبت دیروزش می گوید اینها مثل مصدق می خواهند رفراندوم انجام دهند و این اندازه مصدق را می کوبد و آن تجلیل را از آیت الله کاشانی می کند، برای آقای موسوی پیغام فرستادم که برخلاف آن دیدی که شما داشتید، امام هم مثل اینکه آناکرونیستیکی فکر می کند! حضور شهید دیالمه در جلسه حزب جهت مخالفت با وزارت موسویاز اولین دفعه ای که در زمان رئیس جمهوری بنی صدر و نخست وزیری شهید رجایی، بحث وزیرشدن موسوی مطرح شد، مخالفت شهید دیالمه نیز آغاز شد. چرا که شهید دیالمه همانگونه که در مورد بنی صدر اسناد و مدارک گوناگونی جمع آوری نموده بود، در مورد میرحسین موسوی نیز چنین کرده بود. این اسناد در سفری که شهید رجایی به اتفاق دکتر غفوری فرد به مشهد داشتند، توسط شهید دیالمه به ایشان ارائه شده بود. اما شهید رجایی که بر کنترل فعالیت های وزرایش تأکید داشت، این امید را به منذران می داد که اجازه عبور از خطوط قرمز را به وزرا نخواهم داد و جریان نفاق که به این مطلب یقین داشت چند ماه بعد با به شهادت رساندن شهید رجایی، سعی کرد تا این سد را از پیش رو بردارد. اسناد داخل کیف شهید دیالمه کجاست؟امّا نکته ی مهم دیگری که قابل طرح و پیگیری است، آن است که اسناد مهمّی که آن شب در کیف شهید دیالمه بود، چه شد؟ بر اساس شهادت جانبازان این فاجعه به خصوص مرحوم فردوسی پور(ماهنامه پاسدار اسلام، تیرماه1362، ش19، ص55)، شهید دیالمه در صندلی های انتهایی سالن نشسته و حتی در زیر آوار نیز تا مدتّی زنده بوده است. عکس به جا مانده از پیکر آن شهید نیز این مسئله را تأیید می نماید که آتش انفجار به ایشان صدمه ای نرسانده و آثار سوختگی در پیکر ایشان نیز دیده نمی شود. لذا به یقین کیف حاوی اسناد نسوخته است. بلکه به شهادت خانواده ی شهید دیالمه، کیف سالم ایشان به دست خانواده ی وی می رسد. اما تنها محتوای باقی مانده در کیف، قرآن کوچکی بوده که شهید دیالمه همواره همراه داشتند! در راستای تحقیق در مورد چگونگی خالی شدن کیف و ربودن اسناد، تنها یک سرنخ وجود دارد که باید در این زمینه توضیح دهد. هادی غفاری؛ تنها سرنخ گم شدن اسنادبر اساس مصاحبه ای که در سال 61 با شاهدان عینی انجام پذیرفته، هادی غفاری (که آن شب در یک مسجد جنوب شهر سخنرانی داشته) آن شب حدود نیم ساعت بعد از حادثه در محل انفجار (دفتر حزب در سرچشمه) حاضر شده و اسناد و مدارک محرمانه ای که در آن جا از شهدا و مجروحین به جای مانده بود، جمع آوری و محافظت می نمود. (مجله سروش، ش150، 5/4/1361) در هر حال، با توجه به آنکه خود کیف شهید دیالمه به صورت سالم به خانواده آن شهید عزیز، پس داده شده و محتویات مهم آن راجع به موسوی مفقود شده بوده، اینها نشان می دهد که کیف تا لحظه پس داده شدن به خانواده، در دست نیروهای به ظاهر انقلابی بوده و توسط ضد انقلاب به سرقت نرفته بوده است (چرا که توسط به ظاهر انقلابیون به خانواده آن شهید پس داده شده) و این نشان از یک سند ربایی آشکار و عامدانه دارد که با قرار دادن آن در کنار ماجرای ربوده شدن اسناد شهید آیت درباره میرحسین، می شود به وجود یک شبکه نفوذی که جهت حفظ مهره هایش بسیار فعال بوده پی برد؛ شبکه ای که تبعاً از می توانسته از وجود برخی شخصیت های جنجالی و غیرمتعادل چون هادی غفاری نیز سود ببرد. شرطگذاری «سیدمحمد خاتمی» برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلس، آن هم در زمانی که اکثر فعالان و کارشناسان سیاسی معتقدند اقدامات و مواضع طیف اصلاحات در سال گذشته سبب رویگردانی مردم از آنان و زمینهساز حذف اصلاحات از عرصه سیاسی کشور شده، واکنشهای مختلفی را به دنبال داشته است. در این میان، اصولگرایان با اشاره به رویکرد آقای خاتمی در سال گذشته که سبب شد تا از سوی مردم و در راهپیمایی میلیونی ۹ دی به عنوان یکی از سران اصلی فتنه معرفی شود، امکان حضور وی و اصلاحطلبان ساختارشکن در انتخابات مجلس نهم را رد کردند و تعیین شرط برای نظام را نیز به عنوان یک لطیفه و طنز تعبیر کردند. حتی «آیتالله جنتی» دبیر شورای نگهبان نیز نسبت به این مساله واکنش نشان داد و درباره شرط و شروط سیدمحمد خاتمی برای حضور در انتخابات آینده گفت: اصلا نیازی به حضور این عده در انتخابات نیست و آنها خوابهای بیتعبیری را دیدهاند؛ در حالیکه مردم و مسئولان آنها را به هیچ وجه قبول ندارند. واکنش اصلاحطلبان به شروط خاتمی از سوی دیگر، اصلاحطلبان هم که انتظار میرفت به حمایت از این موضع آقای خاتمی برخیزند، به دو گروه تبدیل شدند. گروه اول که طیف افراطیون ضدانقلاب را تشکیل میداد، اظهارات وی را دستمایه تمسخر قرار دادند و آن را بیاساس دانستند. گروه دوم هم شامل برخی نمایندگان مجلس و اصلاحطلبان معتدل میشد، تعیین شرط برای نظام را نامناسب و غیرمنطقی دانستند. در همین راستا، امروز «مصطفی کواکبیان» عضو فراکسیون اقلیت مجلس و دبیرکل حزب مردمسالاری، در یک نشست خبری که با حضور خبرنگاران پارلمانی در خانه ملت برگزار شد، در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا شما همانند آقای خاتمی برای حضور در انتخابات مجلس نهم برای ملت ایران شرط تعیین کردهاید، گفت: نه؛ من به دستگاههای اجرایی و نظارتی تنها توصیه کردم و هیچ شرطی را مطرح نکردم. وی با بیان اینکه اصلاحاتی را که قبول دارد، متفاوت از نگاه براندازان و مخالفان قانون اساسی است، خاطرنشان کرد: در اصلاحاتی که من آن را تعریف میکنم چندین محور از جمله قانون اساسی، خط امام، ارزشهای دینی، منافع ملی و مطالبات مردم نقش اساسی دارد؛ ممکن است عدهای در خارج از کشور مفهومی خاص از اصلاحات داشته باشد اما بنده به اصلاحاتی قائل هستم که در چارچوب قانون اساسی باشد. چرا به دیدار خاتمی نرفتید؟ نماینده مردم سمنان همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگاری در خصوص علت عدم حضور وی در دیدار فراکسیون اقلیت با سید محمد خاتمی گفت: بنده اعتقادات خود را در خصوص اصلاحات گفتم و با تمام وجود معتقدم که به اصلاحات در چارچوب قانون اساسی ایمان دارم. یکی از خبرنگاران هم از کواکبیان پرسید «شما محورهایی را برای اصلاحات تعریف کردید که همه آنها از سوی موسوی و کروبی به عنوان سران فتنه خدشهدار شد. آیا شما قائل به مرزبندی با سران فتنه هستید و اگر پاسختان مثبت است، چرا آقای خاتمی چنین اعتقادی ندارد؟» که کواکبیان پاسخ داد: من اصلاحاتی را قبول دارم که در چارچوب قانون اساسی باشد. البته بعد از انتخابات برخی رفتارهای افراطی نیز صورت گرفت که از جمله آن حادثه کهریزک بود؛ ما معتقدیم کسانی اصلاحطلب هستند که تابع ولایت فقیه و قانون اساسی باشند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص پرونده خود در دادگاه ویژه روحانیت و شاکیان این پرونده توضیحاتی داده و اعلام کرد که اسناد لازم را در خصوص این شکایت به دادگاه ارائه کردم. به گزارش فارس، حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز سه شنبه با حضور در جمع خبرنگاران با اشاره به طرح سؤال خود از وزیر ارشاد در جلسه علنی صبح امروز گفت: پس از طرح سؤال اینجانب در صحن علنی که مربوط به مدیرمسئول و صاحب امتیاز نشریهای بود که دو سال و 10 ماه است که فرار کرده، بلافاصله جریان مدافع این فرد در صحن علنی شایعهای را منتشر کرد که فرد خاطی معاون مطبوعاتی رسایی در اداره ارشاد قم بوده است. وی با کذب خواندن این مسئله افزود: فرد فراری در دوره اصلاحات معاون مطبوعاتی اداره ارشاد قم بود که در ابتدای دولت نهم تغییر کرد. به بهانههای واهی از من به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کردند نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: روزنامهنگار فراری در همان زمانی که معاون مطبوعاتی بود مجوز دو روزنامه را برای خودش اخذ کرد که یکی از آنها بدلیل عدم انتشار لغو پروانه شد؛ این فرد فراری و دوستانش در قم وقتی دیدند که بنده حاضر نیستم در برابر فشارهای آنها کوتاه بیایم به بهانههای واهی از من به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کردند. رسایی ادامه داد: متاسفانه در ابتدای روند بررسی پرونده دادگاه ویژه به دلیل برخی نکات که نمیتوانم آنرا بیان کنم به سمتی رفت که با شکایت این فرد فراری و جاعل بنده محکوم شدم ولی بعدا با ارائه اسنادی، دادگاه ویژه روحانیت این شکایات را باطل و بنده را تبرئه کرد. وی خاطرنشان کرد: پرونده دادگاه ویژهای که برخی از نمایندگان از پشت تریبون مجلس به صورت مغرضانه به آن اشاره میکنند مربوط به این مسائل بود؛ متاسفانه سازمان بازرسی قم نیز در ابتدا پیگیر پرونده تخلف 500 میلیون تومانی توسط صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه شاخه سبز بود ولی بعدا به دلیل حاکم شدن همان روابط سیاسی موضوع را رها کرد. پرونده تخلف 500 میلیون تومانی روزنامه شاخه سبز نماینده مردم تهران در مجلس اضافه کرد: روزنامه شاخه سبز در سال 86 وقتی مشاهده کرد که بنده از پیگیری پرونده تخلف 500 میلیون تومانی کوتاه نمیآیم، در روزنامه خود ادعا کرد که رسایی یک میلیارد و 800 میلیون تومان بن کتاب را حیف و میل کرده است اما این درحالی بود که بنها با پیگیری بنده توسط وزارت ارشاد برای توزیع بین طلاب به حوزه علمیه داده شده بود. وی افزود: بنده از این فرد شکایت کردم و او در دادگاه هم محکوم شد اما چون فراری است اقدامی در قبال او صورت نمیگیرد. رسایی خاطرنشان کرد: اخیراً علیرغم اینکه این موضوع قبلا توسط سازمان بازرسی قم به سازمان بازرسی کل کشور ارجاع شده و آنها موضوع را بررسی کرده بودند، متاسفانه مجدداً سازمان بازرسی قم در این خصوص به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرده و پروندهای که چند روز قبل موضوع آن مطرح شده بود مربوط به شکایت سازمان بازرسی قم بود. ادعای شبکه تلویزیونی منافقین درباره حیف و میل شدن یک میلیارد و 800 میلیون تومان نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد: البته شبکه تلویزیونی منافقین هم هفته گذشته همین ادعای حیف و میل شدن یک میلیارد و 800 میلیون تومان بن را مطرح کرده است که باید این پیوند را هم تبریک گفت. وی در پایان در پاسخ به این سئوال که نتیجه پرونده دوم در دادگاه ویژه روحانیت به کجا رسیده است، اظهار داشت: دادگاه باید شکایت را بررسی کند و بنده هم توضیحات کامل را به همراه اسناد لازم ارائه دادهام لذا امیدوارم که طبق ضوابط در این زمینه اقدام شود. ش به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از یک سایت ضد انقلابی،اردشیر امیر ارجمند ،مشاور حقوقی میرحسین چندی قبل در برلین و در حضور برخی از همراهان جریان سبز به پرده از اهداف شوم این جریان ناهنجار سیاسی برداشت. بنابر این گزارش،ارجمند در بخشی از سخنانش گفت:ما حضور دیگران را در کنار خود می پذیریم. الگوی حکومتی مورد نظر ما همانند انگلستان و نقش ملکه آن می باشد . استقرار یک حکومت دینی آن هم از نوع ولایت فقیهی اشتباه بوده است و ما مخالفم آنیم. ارجمند در حالی که خود را مسلمان خطاب می نمود، گفت:ما و موسوی دوست نداریم که دین در امور اجتماعی مردم جایی داشته باشد. ا آیت الله حسن ممدوحی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در این باره در گفتوگو با شبکه ایران تاکید کرد: بهتر است مهدی هاشمی به ایران برگردد. وی با اشاره به اینکه بهترین و عقلانی ترین اقدام مهدی هاشمی بازگشت به ایران است، تصریح کرد: مهدی هاشمی اگر واقعا و بنا به ادعای خودش جرمی مرتکب نشده، در دادگاه حضور یابد و به اتهاماتش پاسخ دهد. عضو مجلس خبرگان افزود: روشن است که در صورتی که او جرمی مرتکب نشده باشد و در دادگاه محکوم نشود، تبرئه خواهد شد. آیت الله ممدوحی در عین حال گفت: "اما در صورتی که در دادگاه، اتهامات پسر آقای هاشمی را ثابت کند، او را محکوم و با توجه به میزان جرمش مجازات خواهد کرد." توصیه این عضو مجلس خبرگان رهبری به مهدی هاشمی در حالی است که حسین نجابت، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران، روز گذشته در این باره به شبکه ایران گفت: به نظرمی رسد به مهدی هاشمی اطلاع داده اند که برخلاف تصورش اسناد و مدارک قوی درمورد اتهامات مهدی هاشمی وجود دارد و به همین دلیل از بازگشت خود منصرف شده است. میرحسین موسوی که در پیام خود از پیش بینی مشکوکی مبنی بر اینکه بحرانی ساختگی در راه بوده تا به فرقه سبز منتسب شود،خبرداده بود، در حقیقت از سناریوی پرده برداشت که فتنه گران برای هفته ها و ماههای آتی تدارک دیده اند. نگاه و تاملی به فضای مجازی طی یکی دو روز گذشته خود بیش از پیش گویای بخشی از این سناریو می باشد. ظاهرا مهدي هاشمي كه راهي جز تسليم در برابر قانون ندارد آمادگي بازگشت به كشور را اعلام كرده.مهدي هاشمي در جايگاه متهم هم با روش آقازاده گي عمل مي كند میر حسین موسوی با حمله به نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ( 3 قوه ) با ابراز امید واری از تکرار راهپیمائی های بعد از انتخابات ضمن تحریک ناچیز هوادارانش نسبت به سیاه نمائی های اقتصادی و تحریک آنان ، در صدد را ه اندازی دور جدیدی از آشوبهای خیابانی و ریخته شدن خون بی گناهان است » وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایتگر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟ تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر متاسفانه با بازگشايي دانشگاهها، جريانهاي سياسي مخلوق فتنه سبز اين بار نيز دانشگاه را مورد هدف قرار دادهاند. اين جريان آنگاه که پايگاه مردمي خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرين راهکار بر روي دانشگاه گذاشته تا اين مرکز علمي را به پايگاهي براي تداوم فتنه مبدل نمايد از فرداي بازگشايي دانشگاهها, آنگاه که ايجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوي، کروبي و خاتمي) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بي ثمر ماند, همه نگاههاي فتنه گران براي همراه سازي دانشگاه و جنبش دانشجويي به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علي رغم تبليغات فراوان, فتنه گران با چشماني متعجب شاهد ناتواني عناصر نفوذي اين جريان در ساماندهي حداقلي بخشي از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در اين روز حداقل فرصت را براي عرض اندام اين جريان گرفت و روز 13 آبان به روز ياس فتنه سبز مبدل گرديد. در چنين شرايط بغرنجي بود که تلاش همه جانبه سران داخلي و خارجي فتنه سبز براي ايجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروري بر حجم تبليغاتي و ترفندهاي آنها ميتواند ميزان تلاش اين جريان براي به آشوب کشاندن دانشگاهها را براي مخاطبين ترسيم کند. پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد. 1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت. 2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج : در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند. از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد. 3- تخریب شورای نگهبان : شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد. فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند. آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد. آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند. فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد. عضو فراكسيون اقليت مجلس با تأكيد بر اينكه روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست، گفت: موسوي و كروبي يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات بودند. fhghj علت حمله غيرمترقبه بالاترين به كروبي اين است كه كروبي اخيراً در جريان عقده گشايي عليه آيت الله جنتي و برخلاف رويه همراهي و همكاري با منافقين به طور ضمني عليه خانه هاي تيمي منافقين موضع گرفته بود. همين امر باعث شد بالاترين خطاب به كروبي بنويسد: آقاي كروبي! هنوز بانگ تهديد به دستگيري «سران فتنه» خاموش نشده بود كه شما به صحنه آمده و با نمايش حمله به جنتي، همكاري خويش در كشتار دهه شصت را يادآور شديد. اين سايت كه در دور جديد فعاليت تلاش ميكرد حساسيت زيادي در دفاع آشكار از اعضاي خانواده آقاي هاشمي بهويژه "مهدي" برنيانگيزد تا در اثر يادآوري اين انتساب، به تبعات منفي گذشته دچار شود، طي روزهاي گذشته، در مقابل واكنش جدي مقامات قضايي و امنيتي مبني بر برخورد قاطع با "مهدي" به محض ورود به كشور طاقت نياورد و مجدداً وظيفه سازماني! خود را در حيطه خبرسازي به نفع اين مجرم آغاز كرد. اين سايت در خبري كه روز شنبه بر روي خروجي قرار داد، بهطور تلويحي ادعاي خط دهي وزارت اطلاعات به ائمه جمعه و مداحان مبني بر هشدار در مورد بازگشت مهدي هاشمي را مطرح كرد و در ادامه با انتشار نقلقولي منسوب به آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني نوشت: «پیرو ملاقات آیت الله هاشمی رفسنجانی با رهبر معظم انقلاب و ابراز آمادگی وی برای تعیین تكلیف پرونده فرزندش و رسیدگی به اتهامات وی، هاشمی رفسنجانی درخواستهایی را جهت رسیدگی به این پرونده اعلام میكند كه مهمترین آن تجمیع پرونده مهدی هاشمی در دستگاه قضایی و رسیدگی قوه قضاییه به این پرونده توسط یك قاضی مستقل می باشد.» در ادامه اين خبر به نقل از يك منبع آگاه كه نامي از او اعلام نشده بود!، ادعا شد كه "رهبر معظم انقلاب با كلیت این درخواست آیت الله هاشمی موافقت كرده و موضوع را جهت اجرا به قوه قضاییه ابلاغ می نمایند كه پیرو آن، هیاتی در قوه قضاییه با حضور حجت الاسلام و المسلمین رییسی، معاون اول قوه قضاییه و معتمد ویژه رهبرانقلاب تشكیل می گردد." در بخش پاياني اين خبر كه بازتاب زيادي در برخي رسانههاي داخلي و ضدانقلاب داشت و پس از تكذيب رسمي قوه قضائيه نيز هنوز تا لحظه انتشار اين گزارش در رجانيوز بر روي خروجي سايت روابط عمومي خاندان هاشمي! قرار دارد، آمده است: « وی درخاتمه با انتقاد از فضاسازی های رسانه ای اخیر گفت: امیدواریم عملكرد برادرانی كه اكنون با پیش ذهنیت به موضوع نگاه می كنند، به گونه ای نباشد كه پس از صدور حكم باعث شرمندگی آنان در برابر جفا به دستگاه قضایی و فراهم كردن زمینه برای بیگانگان در جهت استناد به این مطالب برای تضعیف استقلال و بیطرفی قوه قضاییه باشد.» با اين حال، بهنظر ميرسد مأموريتانگاري موهوم براي معاون اول دستگاه قضايي در شرايطي كه مهدي هاشمي با بهرهگيري از عوامل رسانهاي خود در صدد تست زدن واكنش افكار عمومي و مقامات قضايي و امنيتي براي بازگشت به كشور و سنجيدن سطح برخورد با خود است، بهمنظور مرعوب كردن دستگاههاي قضايي و امنيتي است. در اين سناريو، مهدي هاشمي آنقدر برجسته و در نتيجه پرونده او چنان حساس ميشود كه بر اساس نوشتههاي همين خبر كذب، امكان اعمال نفوذ در آن از سوي افرادي كه سايت نزديك به خاندان هاشمي آنها را "برادران"! ميخواند، بهحدي زياد است كه بايد براي رسيدگي به پرونده او، در دستگاه قضايي هيأت عالي مركب از معاون اول و دادستان كل كشور تشكيل شود. اين سناريو البته متضمن يك تهديد ضمني نيز هست، بهطوري كه با يادآوري پيگيري آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني در پرونده مهدي و تأكيد او بر رسيدگي يك قاضي مستقل به آن، اينگونه القا ميشود كه مهدي هاشمي عليرغم اينكه اتهامات مالي و غيرمالي متعددي (آنگونه كه دادستان كل كشور گفته است) دارد، كماكان از پشتيباني پدر برخوردار است و احتمال دارد برخورد با وي عواقبي داشته باشد. اين در حالي است كه پرونده مهدي هاشمي بايد مانند ساير متهمان بهطور دقيق بررسي شود و هيچ شرايط ويژهاي بر اين پرونده حاكم نيست. البته رؤساي سابق قوه قضائيه و رئيس فعلي اين دستگاه بهدليل ويژگي بعضي از پروندهها، دستوراتي را براي تسريع در فرايند رسيدگي و... صادر كرده و يا ميكنند، اما سابقه نداشته كه يكي از مسئولين عالي دستگاه قضايي راسا به عنوان قاضي رسيدگي به يك پرونده خاص منصوب شود. سناريوي اخير كه حجتالاسلام رئيسي را بهعنوان مسئول پرونده مهدي هاشمي معرفي كرده، بيش از اينكه معاون اول قوه قضائيه را داراي ويژگي هاي خاص قضايي معرفي كند، شخصيت مهدي هاشمي را آنقدر مهم و حساس مينماياند كه هر گونه رسيدگي قضايي به پرونده او تحت الشعاع مصلحت انديشي و بيم از حواشي احتمالي قرار دارد. اين در حالي است كه در طول تاريخ انقلاب اسلامي، قضات فعال محاكم پرونده هايي را به مراتب با اهميت تر و البته مناقشه برانگيزتر رسيدگي كردهاند و اين پروندهها منجر به صدور رأي شده است كه طبيعتا مهدي هاشمي هم از اين قاعده مستثني نيست. فرآيند رسيدگي در قوه قضائيه، متناسب با جرايم افراد در قانون معين شده و ارتباط سببي و نسبي با مقامات نمي تواند اين فرايند را تغيير دهد. رجانيوز بهزودي در گزارش مبسوطي، ابعاد پروژه تطهير مهدي هاشمي را بر مبناي مدل تجربه شده تطهير حسين موسويان در رسانههاي اين جريان براي مهيا كردن زمينه بازگشت او به كشور، افشا ميكند. عضو فعال گروهك ملي-مذهبي هم به آن طيف از عناصر اپوزيسيون پيوست كه مي گويند شبكه هاي اجتماعي سبز وجود خارجي ندارد و جنبش سبز به خاطر جوزدگي به آخر خط رسيد. رضا عليجاني در گفت وگو با روزنت گفت: جنبش سبز به معناي جنبش انتخاباتي كه بعد از انتخابات وارد فاز جديدي شد، پس از 8 ماه از خيابان جمع شد و به معنايي به پايان خود هم رسيده است. اما از نگاه تحول خواهي كه همواره وجود داشته و از اواخر قاجاريه آغاز شده، جنبش سبز در واقع حلقه اي از اين روند اجتماعي-تاريخي تحول خواهي است. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي كشور تصريح كرد: وحدت حول رهبري و آرمانها، اشتباهات در برنامهها را پوشش ميدهد. محمد حسين صفارهرندي در جمع نخبگان سياسي اصولگراي شهرستان سبزوار، با بيان اينكه جريان اصولگرا وحدت آرماني دارد كه مبتني بر يكسري اصول است، تمسك به آئين اسلام و تبعيت از اولياي خدا، تاسيس حكومت بر مبناي دين، نياز به ايجاد نظام با قواعدي در حدود قانون اساسي و نياز به يك مقتدا و رهبر را از اصول چهار گانه اين جريان برشمرد. وي با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري كه هر كس اين چهار اصل را قبول داشته باشد، اصولگراست، اضافه كرد: ما علاوه بر مقوله ولايت فقيه، تعيين ولايت فقيه در شخص مقام معظم رهبري را يكي ديگر از اصول خود ميدانيم. وي همچنين به جريان اصلاحات پرداخت و با اشاره به هدف قرار دادن اصل ولايت فقيه به عنوان يكي از اصول و مباني شكلگيري استمرار و حفظ نظام توسط آن، عدم وحدت در برنامهريزي، محدوديت توانايي دولت مربوطه براي مديريت يك جريان بزرگ اجتماعي و همزمان اداره دولت و نداشتن يك هدايت كننده معنوي صاحب نفوذ را از مشكلات افول اين جريان معرفي كرد. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه با اشاره به بحث هدفمند كردن يارانهها و مطرح شدن آن در دوره دولت اصلاحات و همچنين ارائه سه نسخه توسط سازمان مديريت و برنامهريزي، وزارت دارايي و اقتصاد و بازرگاني در اين راستا گفت: پس از برگزاري كارگروههاي خاص، اين طرحها به بايگاني براي فراهم شدن فرصت ديگري سپرده شد و هيچ دولتي جسارت عملي كردن اين طرح را تا قبل از دولت نهم پيدا نكرد. وي در ادامه درباره اينكه چرا سران فتنه دستگير نميشوند، خاطرنشان كرد: ما از دستگير نكردن آنان ضرر نكرديم؛ چرا كه زمان يك ساله فرصت خوبي جهت برملا شدن ضمير سران فتنه و تقويت بصيرت بسياري از مردم بود. صفار هرندي به فرموده مقام معظم رهبري در مورد اينكه جريان ديگري پشت فتنه پس از انتخاب رياست جمهوري وجود دارد، اشاره كرد و اظهار داشت: در اين راستا با تلاش اطلاعات و سپاه شبكه شيطاني مربوطه كشف شد. هامون نیوز به نقل از بولتن نيوز: دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفت و گو باروزنامه لاوان گواردیا چاپ اسپانیا، در پاسخ به این پرسش که آیا جنبش سبز مرده است؟ گفت: «من اينطور فکر نميکنم! اعتراضات، تنفر و ناراحتي ها هنوز ادامه دارند و نه تنها کاهش نيافته بلکه گسترش يافته اند و عميق تر شده اند. هر چند که از بيرون به درون خانه ها رفته است؛ زيرا مردم نمي توانند به طور همگاني ابراز نارضايتي کنند.» اما فائزه هاشمي به اين موضوع اشاره نكرد كه چطور به خانهي تك تك مردم سرك كشيده و خبر از اعتراضات درون خانگي مردم دارد! وي حتي به اين موضوع هم اشاره نكرد كه اگر ادعايش درست است پس چرا در روزهايي چون 9دي و 22 بهمن و روز قدس، جمعيتي چند ده ميليوني به دفاع از انقلاب اسلامي به خيابانها آمده و راهپيمايي كردند! زهرا رهنورد كه اين روزها براي آن كه اعلام كنند هنوز ما زنده ايم و مثلا جنبش ادامه دارد به همراه تعدادي از هم پيالگيهاي خود به ديدار همسر يكي از بازداشت شدگان رفته بود گفت: «هر روز همه ما، خدا را شکر میکنیم که با ظالمان نیستیم، کسی را زندانی نکردهایم و به خانه کسی روزانه یا شبانه حمله نکردهایم و چنین فشارهایی را به خانوادهای تحمیل نکردهایم.» اما رهنورد نگفت اينكه دست دوستي باآمریکاو اسرائيل و انگليس دادهاند و با بهائيان و وهابيان و منافقين خلق كه هزاران جنايت و وحشيگري عليه مردم اين كشور را انجام دادهاند آيا از مصاديق بودن با ظالمين هست يا خير؟! همين طور ايشان نگفتند اين كه هشت ماه كشور را به آشوب كشاندند و به بيتالمال و وسائل عمومي بارها و بارها صدمه زدند نيز آيا از مصاديق ظلم به مردم و جامعه است يا خير؟ موسوی هرروز رادیکال تر از دیروز/ناامیدی موسوی از بازیگران داخلی/ تلاش برای ارتباط گیری بیشتر با خارج از کشور در روز برگزاری مراسم 13 آبان امسال در تهران نیروهای امنیتی در حوالی ساختمان لانه جاسوسی شهر تهران یکی از لیدرهای گروهک تروریستی منافقین را شناسایی و دستگیر نمودند. فرد دستگیر شده اقدام به توزیع تصویر سرکردگان این گروهک تروریستی (مریم و مسعود رجوی) می نمود. به گزارش خبرنگار پنهان نيوز(كمپين مخالفان كروبي)،شيخ فتنه گر در مصاحبه با سايت شخصي خودش اقدام به هتاكي هاي جديد عليه نظام كزد تا جايي كه قوه قضائيه را به اهمال كاري متهم كرد. اما اين اظهارات نفز پنجم انتخابات خطاب به آيت الله جنتي به گونهاي بود كه گويي فراموش كرده است كه افكار عمومي خواستار برخورد قضايي با او هستند. اعمال شب عرفه شب نهم از شبهای متبرک و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است: - [به نقل کفعمى ] تسبیحات عشر را که در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود . - زیارت امام حسین (ع) فضایل روز عرفه روز نهم ذیحجه روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است . عرفه روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره های جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و راندهتر و خشمناکترین اوقات خواهد داشت. روایت شده که حضرت امام زین العابدین (ع) در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم تقاضای کمک می کرد. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مىکنى؟ حال آن که در این روز امید مىرود که بچهها در شکم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند. برخی اعمال روز عرفه - غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود - زیارت امام حسین (ع) که از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسى توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدسه آن حضرت باشد ثوابش کمتر از کسى که در عرفات است نیست. - بعد از نماز عصر پیش از آن که مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو رکعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده گردد. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به عمل آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز اقامه کند. در رکعت اول بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار رکعت نماز گزارد که در هر رکعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. که این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین (ع) است . - شیخ کفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند و مانع دعا خواندن او نشود. - مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین (ع) در روز و شب عرفه . - تسبیحات حضرت رسول (ص) در روز عرفه: سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُکْمُهُ منزه است خدایى که در آسمان است عرش او منزه است خدایى که در زمین است فرمان و حکمش سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ منزه است خدایى که در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدایى که در دریا راه دارد سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ منزه است خدایى که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدایى که در بهشت رحمت او است سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِیمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ منزه است خدایى که در قیامت عدل و دادش برپا است منزه است خدایى که آسمان را بالا برد منزه است خدایى الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَیْهِ پس که زمین را گسترد منزه است خدایى که ملجا و پناهى از او نیست جز بسوى خودش بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ صد مرتبه و بخوان منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر از توصیف است . - ذکر صلوات از حضرت صادق (ع): اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ یا خدایا از تو خواهم اى کسى که او نزدیکتر است به من از رگ گردن اى مَنْ یَحوُلُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى وَبِالاُْفُقِ که حائل شود میان انسان و دلش اى که او در دیدگاه اعلى است و در افق الْمُبینِ یا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى یا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ آشکارى است اى که او بخشاینده است و بر عرش استیلا دارد اى که نیست مانندش شَىْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ محمد چیزى و او شنوا و بینا است از تو خواهم که درود فرستى بر محمد و آل محمد . و بخواه حاجت خود را که برآورده خواهد شد انشاءالله تعالى پس بخوان این صَلَوات را که از حضرت صادق (ع) منقول است که هر که بخواهد مسرور کند محمد و آل محمد را در صَلَوات بر ایشان بگوید: اَللّهُمَّ یا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ خدایا اى بخشنده ترین عطابخشان و اى بهترین مَنْ سُئِلَ وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى درخواست شدگان و اى مهربانترین کسى که از او مهربانى جویند خدایا درود فرست بر محمد و آلش در الاَْوَّلینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الاَّْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ زمره پیشینیان و درود فرست بر محمد و آلش در زمره پسینیان و درود فرست بر محمد و َآلِهِ فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلینَ و آلش در ساکنین عالم بالا و درود فرست بر محمد و آلش در زمره مرسلین اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسیلَةَ وَالْفَضیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ خدایا عطا کن به محمد و آلش مقام وسیله و فضیلت و شرف و رفعت وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ و درجه بلند خدایا من ایمان آوردم به محمد صلى الله علیه و آله وَلَمْ اَرَهُ فَلا تَحْرِمْنى فِى الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ وَ تَوَفَّنى با اینکه او را ندیده ام پس در روز قیامت از دیدارش محرومم مفرما و مصاحبت و همنشینى او را روزیم فرما عَلى مِلَّتِهِ وَاسْقِنى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سآئِغاً هَنَّیئاً لا اَظْمَاءُ و بر کیش او بمیرانم و بنوشانم از حوض او (حوض کوثر) نوشاندنى سیراب و جانبخش و گوارا که بَعْدَهُ اَبَداً اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى پس از آن هرگز تشنه نشوم که براستى تو بر هرچیز توانایى خدایا من ایمان آورده ام به محمد صلى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ اَرَهُ فَعَرَِّفْنى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً الله علیه وآله و او را ندیده ام پس در بهشت رویش را به من نشان ده خدایا برسان به محمد صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنّى تَحِیَّةً کَثیرَةً وَ سَلاماً . صلى الله علیه و آله از جانب من تحیتى بسیار و سلامى . - دعای ام داود خوانده شود . - دعای امام حسین (ع) در روز عرفه خوانده شود. - در آخر روز عرفه این دعا خوانده شود : یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبى لا تَضُرُّکَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَکَ لى لا تَنْقُصُکَ فَاَعْطِنى ما لا پروردگارا همانا گناهان من زیانى به تو نزند و محققاً آمرزش تو از من نقصانى به تو نرساند پس عطا کن به من یَنْقُصُکَ وَاغْفِرْ لى ما لایَضُرُّکَ و ایضا بخوان : اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنى خَیْرَ ما آنچه را نقصانت نرساند و بیامرز برایم آنچه را زیانت نزند خدایا محرومم مکن از آن خیرى که عِنْدَکَ لِشَرِّ ما عِنْدى فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْنى بِتَعَبى وَ نَصَبى فَلا نزد تو است بخاطر آن شرى که در پیش من است اگر تو به رنج و خستگیم رحم نمى کنى پس تَحْرِمْنى اَجْرَ الْمُصابِ عَلى مُصیبَتِهِ محرومم مدار از پاداش مصیبت دیده اى بر م |